تنهاییم ام را میبرم با خود تا در خیابان ها بچرخانم
از من تو را می خواهد و از تو تنها برایش شعر می خوانم
برگردو برگردان به من لطفا شیرینی مخصوص شعرم
برگردو برگردان ورق ها را- در نی نی چشمت برقصانم
تقویم روی میز میداند هر سیصدوشص... تا همین برگه
هی برف می بارد به جای تو- هی بی تو کش دارد زمستانم
تنهاییم را میبرم هر روز... با خود پسش می آورم دلتنگ
او را چه مدت, تا چه تاریخی باید به دور خود بچرخانم؟
پا بر زمین می کوبد و دارد حال مرا بدجور می گیرد
یعنی تو هم حالا همینجوری, یعنی تو هم تنها؟ نمی دانم!
استادم "زنبق سلیمان نژاد"
{آزادین هر سوالی که دوست دارین بپرسین.قول میدم به همه سوالاتون جواب بدم}